سفارش تبلیغ
صبا ویژن

توجه

توجه توجه

من از اینجا میرم اصلا حال نمی ده !هر کسی کارم داشت بیاد اینجا :

seny2470.cloob.com

بیاین تو کلوب استاپ عضو شین و زندگی کنین


کنکور

قبول نشدم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

اصلا هم ناراحت نیستم راستش خوشحالم چراشم به تو ربطی نداره !

می خونم ایشاللا سال دیگه مهندسی پزشکی امیر کبیر نشد سال بعدش  اما مهندسی پزشکی امیر فقططططططططط

!


این آرزوی من هههههههههه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یه اتاقی باشه گرمه گرم..روشنه روشن..
تو باشی..منم باشم..
کف اتاق سنگ باشه..سنگ سفید..
تو منو بغلم کنی که نترسم..که سردم نشه..که نلرزم..
تو تکیه دادی به دیوار..پاهاتم دراز کردی..
منم اومدم نشستم جلوت..بهت تکیه دادم..
با پاهات محکم منو گرفتی..دو تا دستتم دورم حلقه کردی..
بهت می گم چشماتو می بندی؟
میگی اره بعد چشماتو می بندی ...

بهت می گم برام قصه می گی؟ تو گوشم؟
می گی اره..بعد شروع می کنی اروم اروم تو گوشم قصه گفتن..
یه عالمه قصه طولانی و بلند که هیچ وقت تموم نمی شن..
می دونی؟
می خوام رگ بزنم..رگ خودمو..مچ دست چپمو..یه حرکت سریع..
یه ضربه عمیق..بلدی که؟
ولی تو که نمی دونی می خوام رگمو بزنم..تو چشماتو بستی..نمی بینی..


من تیغو از جیبم در میارم..نمی بینی که..سریع می برم..نمی فهمی..
خون فواره می زنه..رو سنگای سفید..نمی فهمی که..دستم می سوزه ..
لبمو گاز می گیرم که نگم اااخ..که چشماتو باز نکنی..که منو نبینی..که نفهمی..

تو هنوز داری قصه می گی..چه قشنگه..نه؟
من شلوارک پامه..دستمو می ذارم رو زانوم..خون میاد از دستم..میریزه..
رو زانوم..از زانوم میریزه رو سنگا..قشنگه مسیر حرکتش..نه؟
حیف که چشمات بسته است و نمی تونی ببینی..
تو بغلم کردی..می بینی که سرد شدم..محکم تر بغلم میکنی که گرم بشم..
می بینی نا منظم نفس می کشم..تو دلت میگی آخی دوباره نفسش گرفت..
می بینی هر چی محکم تر بغلم می کنی سرد تر میشم..
می بینی دیگه نفس نمی کشم..
چشماتو باز میکنی می بینی من مردم..
می دونی؟
من می ترسیدم خودمو بکشم..
از سرد شدن ..از تنهایی مردن..
از خون دیدن..میترسیدم..
وقتی بغلم کردی دیگه نترسیدم..
مردن خوب بود..ارومه اروم...
گریه نکن دیگه..من که دیگه نیستم..
که وقتی اشکتو میبینم چشماتو بوس کنم..
بگم خوشگل شدیاااا..
که همون جوری وسط گریه هات بخندی..

گریه نکن دیگه خب؟ دلم می شکنه..
دل روح نازکه.. نشکونش..خب؟

 


ترس

همیشه دوست داشتم تو زندگیم چند سال مستقل زندگی کنم ، می دونستم برای این کار فقط دوران دانشجویی خوبه . الان که انتخاب رشته کردم و شهرستانم زدم می ترسم خیلی هم می ترسم ! می ترسم از این که برم یه شهر دیگه اما نه واسه دوری از خونه نه واسه دوری از دوستام ،واسه دوری از تو ! می ترسم از این عادت هر روز دیدنت، می ترسم از اینکه هر وقت دلم از همه گرفت شونه هات نباشن ! من از دق کردن بی تو می ترسم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

دارم از این فکرا دیوونه تر میشم


شیما جون

تولد شیما جونم مبارکککککککککککککککککککککککککککککککککککککک

 الهی صد ساله شی نه 120 ساله شی ...................................

 

 

 

 

 

 از طرف من و عشقم مبارکککککککککک